مطالعه تطبیقی نقش اسفنکس در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی
Authors
Abstract:
یان مسئله : اسفنکس از انواع نقوش جانوران ترکیبی است که انسان پیشین آن را با ذهن و تخیل خودش آفرید و در طی ادوار مختلف تاریخی، با مفاهیم و ظواهر متفاوت پرورش داد. این نقش در ایران هم نمود پیدا کرد و در دوران باستانی و اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. با وجود کاربرد و اهمیت اسفنکس در دورههای تاریخی ایران، این نقش کمتر مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و کماکان با نقاط مبهمی روبروست. لذا در این تحقیق به بررسی نقش اسفنکس به عنوان نقشی پرکاربرد در دو دوره تاریخی ایران، هخامنشیان در دوران باستانی و سلجوقیان در دوران اسلامی پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش، یافتن تفاوتها و شباهتهای مابین نقش اسفنکس در دو دوره هخامنشی و سلجوقی با رویکردی تطبیقی است. روش پژوهش : در راستای دستیابی به هدف، تصاویر اسفنکسها در دوره هخامنشی و سلجوقی و مفاهیم مرتبط با آن، جستجو و با تکیه بر روش توصیفی به توصیف مشخصات هر یک در جداولی جداگانه پرداخته، مهمترین ویژگیهای ساختاری نقوش، مشخص شد و با رویکرد تحلیلی دلایل و منابع احتمالی کاربرد آنها مورد بحث و تحلیل قرار داده شده است. علاوه بر این، از منظر بصری آنها را مورد بررسی قرار داده و در انتها با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتیجهگیری : نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق نقش اسفنکس در این دو دوره است. به طور کلی میتوان گفت در اغلب موارد، نقش اسفنکس در دو هنر هخامنشیان و سلجوقیان از لحاظ ویژگیهای ساختاری متفاوتند ولی از لحاظ مفاهیم و نقش کاربردی آن با یکدیگر نقاط اشتراک زیادی دارند. در بررسی بصری نیز مشخص شد که هر دوی آنها از منظر ترکیببندی، ریتم و نوع خط به یکدیگر شباهت دارند. این نقش در دوره هخامنشی نماد خورشید، قدرت شاهنشاهی، محافظ درخت زندگی و نگهبان کاخ بوده، در دو طرف درخت مقدس با مفهوم نیایش در ارتباط بوده و در دوره سلجوقی، نماد خورشید، برکت، وجوه عرفانی، صور فلکی، سحر و جادو، نگهبان قصر، محافظ درخت زندگی، و در دو طرف درخت زندگی با مفهوم نیایش مرتبط است.
similar resources
بازتاب نمادهای اساطبری در هنر هخامنشی
هنر هخامنشی تجسمی از شیوه تفکر هخامنشی است، زیرا که تلاش آنها برای برای سازماندهی یک امپراطوری عظیم و ایجاد ارزشهای جهانی، این هنر را به هنری منسجم، ایستا، برنامهریزی شده و دارای الگوهایی متعالی تبدیل کرده بود. هخامنشیان با آمیزش هنرهای مختلف سبک ویژهای در معماری و شمایل نگاری در خاستگاه خویش، پارس، بنیان نهادند. در نقش برجستههای تخت جمشید صحنههایی از مراسم و مناسک رایج در پایتخت شاهان هخا...
full textمدیریت تولید هنر در دوره هخامنشی
یکی از ویژگیهای مهم هنر هخامنشی، تکرار نقشمایه های یکسان در آثار هنری این دوره طولانی و انسجام این هنر است. از این رو، بسیاری ازپژوهشگران ایده وجود الگوهای ثابت و از پیش تعیین شده برای این هنر را ضروری دانسته و آن را الگویی برای حجاران، پیکرتراشان و فلزکاران دانستهاند. اما پژوهش حاضر درصدد نمایش تفکر منسجمی است که با بهره-گیری از تفکری جامع به تدوین این الگوهای ثابت و متناسب پرداخته است. به ...
full textتناسبات انسانی در هنر هخامنشی
این مقاله به بررسی تناسبات انسانی در نقوش برجسته پلکان آپادانا به عنوان یکی از مهم ترین آثار هنری دوره هخامنشی می پردازد. بررسی بر روی سه پیکره منتخب از مجموعه نقش برجسته های موسوم به سربازان جاویدان و اشراف دارای جامه پارسی و مادی، موسوم به بزرگان ایرانشهر انجام گرفته است. فرآیند بررسی شامل استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه ها و استفاده از مراجع خارجی برای تعیین ابعاد بخش های سر و چهره و ...
full textمطالعۀ تحلیلی هنر سیاهقلم در فلزکاری دورۀ سلجوقی و کاربست آن در گسترش هنر دورۀ معاصر
سیاهقلم یا اسود سرب، آلیاژی از ترکیب نقره، مس و سرب آمیخته با گوگرد است که بر سطح فلزات نقره و طلا کاربرد داشته که با کندهکاری یا حکاکی سطح فلز پایه، و با اعمال حرارتْ آلیاژ بر سطح آن تثبیت شده و به صورت طراحی سیاهرنگی بر سطح براق فلز پایه نمایان میشود. اوج این هنر در دورۀ سلجوقیان بوده است. با توجه به کاربست شیوۀ سیاهقلم در میان مسلمانان، ارامنه و صابئین؛ وجود پیشینۀ غنی این هنر میتواند د...
full textبررسی تطبیقی نقشمایه «مارپیچ» در هنر اسلامی و هنر محیطی
«مارپیچ» از جمله شکلهای موجود در طبیعت است که در درون خود رازهای نهفته بسیار دارد. در حیوان، نبات و جماد، از کهکشان گرفته تا اتم، طبیعت، سرشار از شکلهای مارپیچی است. انسانها، همواره به این نقشمایه نمادین و اسرارآمیز توجه داشتهاند و برای آن مفهومی مقدس قائل بودهاند. هنر، همچون زندگی به مارپیچ روی میآورد و هنرمند با الهام از طبیعت، از این نقشمایه نمادین برای خلق اثرش بهره میگیرد. در این...
full textمدیریت تولید هنر در دوره هخامنشی
یکی از ویژگی های مهم هنر هخامنشی، تکرار نقش مایه های یکسان در آثار هنری این دوره طولانی و انسجام این هنر است. از این رو، بسیاری ازپژوهشگران ایده وجود الگوهای ثابت و از پیش تعیین شده برای این هنر را ضروری دانسته و آن را الگویی برای حجاران، پیکرتراشان و فلزکاران دانسته اند. اما پژوهش حاضر درصدد نمایش تفکر منسجمی است که با بهره-گیری از تفکری جامع به تدوین این الگوهای ثابت و متناسب پرداخته است. به ...
full textMy Resources
Journal title
volume 15 issue 64
pages 53- 70
publication date 2018-09-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023